مدیریت در عمل: گامهای عملی برای پیشروی در پایداری کسبوکار
از مدیریت ریسک تا نوآوری و خلق ارزش بلندمدت؛ در دنیای امروز که با چالشهایی مانند تغییرات اقلیمی (Climate Change)، کاهش منابع طبیعی (Resource Depletion) و آلودگی محیطزیست روبهروست، پایداری (Sustainability) دیگر یک دغدغه جانبی یا فعالیتی صرفا اخلاقی نیست. امروزه پایداری در کسبوکار (Sustainability in Business) به یک مولفه کلیدی در مدیریت و استراتژی سازمانی تبدیل شده است؛ مولفهای که مستقیما با بقا، رقابتپذیری و خلق ارزش بلندمدت ارتباط دارد.
برخلاف تصور رایج، نقش کسبوکارها در حل این بحرانها حاشیهای نیست. زمانی که پایداری از دریچه مدیریت ریسک (Risk Management) و نوآوری سازمانی (Innovation) دیده میشود، میتواند به یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی شرکتها تبدیل شود.
پایداری؛ تهدیدی پرهزینه یا فرصتی استراتژیک؟
بسیاری از مدیران هنوز پایداری را معادل افزایش هزینهها میدانند. درحالیکه تجربه جهانی نشان میدهد ریسک واقعی، نادیده گرفتن آن است.
چالشهایی مانند انتشار کربن (Carbon Emissions)، تنش آبی (Water Stress) و تخریب اکوسیستمها بهطور مستقیم بر عملیات، زنجیره تأمین و حتی اعتبار برندها اثر میگذارند.
در این نقطه، بحث تنها بر سر محیطزیست نیست؛ بلکه موضوع به نظام تصمیمگیری سازمانی بازمیگردد. بسیاری از شرکتها زمانی در مواجهه با پایداری دچار بحران میشوند که هنوز به مدلهای سنتی مدیریت وابستهاند؛ مدلی که بیشتر بر قدرت فردی مدیران متکی است تا ساختارهای شفاف و مشارکتی. اینجا است که مفاهیمی مانند
حکمرانی سازمانی؛ از قدرت فردی تا نظام تصمیمگیری جمعی اهمیت پیدا میکنند و نشان میدهند چرا پایداری بدون اصلاح حکمرانی سازمانی به نتیجه نمیرسد.
نقش رهبری کسبوکار در مواجهه با بحرانهای جهانی

بهگفته پیتر باکر (Peter Bakker)، رئیس شورای جهانی کسبوکار برای توسعه پایدار (WBCSD)، کسبوکارها باید در خط مقدم ارائه راهحلهای پایداری قرار بگیرند؛ اما نه بهتنهایی.
رهبری مدرن کسبوکار نیازمند درک عمیقتری از مسئولیت اجتماعی، آیندهنگری و مشارکت ذینفعان است. به همین دلیل است که روایتها، تجربهها و گفتوگوهای الهامبخش درباره آینده رهبری اهمیت پیدا میکنند. بسیاری از مدیران جوان و آیندهمحور، برای درک این مسیر، به منابعی مانند پادکست رهبران فردا رجوع میکنند؛ جایی که مفاهیم رهبری، پایداری و تحول سازمانی به زبان تجربه منتقل میشود.
مدیریت ریسک؛ نقطه ورود پایداری به سازمان
یکی از موثر ترین مسیرها برای ادغام پایداری در ساختار سازمان، استفاده از مدیریت ریسک سازمانی است.
شرکتهایی مانند Exxon، FirstEnergy و Peabody Energy تحت فشار سرمایهگذاران (Investor Pressure) شروع به افشای ریسک (Risk Disclosure) مرتبط با تغییرات اقلیمی کردهاند. این روند نشان میدهد که ریسک اقلیمی (Climate Risk) دیگر صرفا یک دغدغه محیطزیستی نیست، بلکه به بخشی از تحلیل مالی و ارزشگذاری شرکتها تبدیل شده است.
چرا ریسکهای اقلیمی به ریسک مالی تبدیل شدهاند؟
وقوع سیلهای گسترده، خشکسالیهای شدید و تغییر الگوهای بارش میتواند کارخانهها را تعطیل کرده و داراییها را غیرقابل بیمه کند. در چنین شرایطی، شرکتهایی که این ریسکها را در سیستمهای مدیریتی خود لحاظ نکردهاند، با شوکهای سنگین اقتصادی روبهرو میشوند.
ترجمه پایداری به زبان ریسک مالی و عملیاتی، باعث میشود این مفهوم به دغدغه اصلی مدیران ارشد و هیئتمدیره تبدیل شود، نه صرفا واحد مسئولیت اجتماعی.
از مدیریت ریسک تا خلق فرصت

نکته کلیدی در دیدگاه پیتر باکر این است که مدیریت ریسک پایان ماجرا نیست. وقتی سازمانها ریسکهای پایداری را بهدرستی شناسایی و مدیریت میکنند، مسیر نوآوری سازمانی (Innovation) باز میشود.
این رویکرد فقط مخصوص شرکتهای بزرگ نیست. حتی کسبوکارهای کوچک نیز میتوانند از پایداری بهعنوان اهرم رشد استفاده کنند؛ به شرط آنکه تصویر روشنی از مسیر توسعه خود داشته باشند. در همین راستا، مطالعه منابعی مانند صفر تا صد هرآنچه باید درباره رشد کسبوکار کوچک خود بدانیم میتواند به مدیران کمک کند تا پایداری را در کنار رشد، نه در تقابل با آن، تعریف کنند.
وقتی پایداری به نوآوری سازمانی منجر میشود
شرکت فیلیپس نمونهای شاخص از این رویکرد است. این شرکت با پذیرش مفهوم اقتصاد چرخشی (Circular Economy)، نگرش خود به طراحی و فروش محصولات را تغییر داد.
در این مدل، محصولات دیگر برای تولید، فروش و فراموشی طراحی نمیشوند، بلکه باید قابل ارتقا (Upgradable Products)، قابل نگهداری و قابل استفاده مجدد (Reusable Materials) باشند. این نگاه، کل چرخه عمر محصول (Product Lifecycle) را در بر میگیرد.
مدیرعامل فیلیپس، فرانس فن هوتن (Frans van Houten)، تاکید میکند که سازمانها باید افق فکری ۱۵ ساله داشته باشند، نه تمرکز صرف بر نتایج فصلی.
فروش نور بهجای فروش محصول

با تغییر سریع فناوریهای روشنایی، بسیاری از سازمانها تمایلی به خرید تجهیزات گرانقیمت نداشتند که بهسرعت منسوخ میشوند. پاسخ فیلیپس به این چالش، ارائه مدل فروش نور بهعنوان خدمت (Lighting as a Service) بود.
در این مدل کسبوکار مبتنی بر خدمات
- شرکت انگیزه بیشتری برای تولید محصولات بادوام دارد.
- استفاده مجدد از قطعات افزایش مییابد.
- و رابطه با مشتری به یک همکاری بلندمدت تبدیل میشود.
این نمونه نشان میدهد که نوآوری پایدار چگونه میتواند همزمان ارزش اقتصادی و زیستمحیطی ایجاد کند.
چرا هنوز بسیاری از شرکتها پایداری را جدی نمیگیرند؟
با وجود این شواهد، گزارشهای شرکت دلویت (Deloitte) نشان میدهد که بسیاری از سازمانها هنوز پایداری را در اولویت ریسکهای خود قرار نمیدهند. در عوض، تحول دیجیتال (Digital Transformation)، کلانداده (Big Data) و امنیت سایبری (Cyber Security) بهعنوان تهدیدهای اصلی شناخته میشوند.
این در حالی است که نادیده گرفتن پایداری میتواند همین حوزهها را نیز با اختلال مواجه کند و به اختلال فناورانه (Technological Disruption) دامن بزند.
پایداری، سیاستگذاری و همکاری جهانی

پایداری بدون سیاستگذاری عمومی و همکاری جهانی به مقیاس نمیرسد. ابتکارهایی مانند چشمانداز ۲۰۵۰ و برنامه اقدام ۲۰۲۰ که توسط WBCSD تدوین شدهاند، تلاش میکنند اهداف علمی را به برنامههای اجرایی تبدیل کنند.
این برنامهها بر مرزهای زیستسیارهای (Planetary Boundaries) تاکید دارند و هدف آنها محدود کردن گرمایش زمین به دو درجه سانتیگراد است. در این مسیر، شهرها و دولتهای محلی به بازیگران کلیدی اجرای راهحلها تبدیل شدهاند.
آینده مدیریت؛ فراتر از سود کوتاهمدت
مدیریت مدرن دیگر نمیتواند فقط بر سرمایه مالی تکیه کند. کسبوکارها برای ادامه فعالیت خود به سرمایه طبیعی (Natural Capital) و سرمایه اجتماعی (Social Capital) وابستهاند. نادیده گرفتن این دو، ریسکهایی ایجاد میکند که دیر یا زود به عملکرد مالی ضربه میزند.
ادغام پایداری در سیستمهای ارزشگذاری، مدیریت ریسک و تصمیمگیری استراتژیک، مسیر حرکت بهسوی سازمانهای تابآور و آیندهمحور است.
جمعبندی
پایداری، اگر درست فهم و اجرا شود، نه مانع رشد، بلکه محرک نوآوری، تابآوری و رهبری بازار است.
کسبوکارهایی که امروز پایداری را در قلب مدیریت ریسک و مدل کسبوکار خود قرار میدهند، فردا نهتنها از بحرانها عبور میکنند، بلکه آینده اقتصاد را شکل میدهند.
این متن برگرفته از مقاله اصلی است.

دیدگاهتان را بنویسید